سیدعلیسیدعلی، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره
علیعلی، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره

ماجراهای فندق ما

شیطنت های اخیر علی

1392/12/1 20:11
نویسنده : مامان علی
284 بازدید
اشتراک گذاری

به گمانم وقتی من خوابم میری کلاس دفاع شخصی!

چندروزه ناغافل میای وموهامون میکشی یا چند تا سیلی نثار میکنی!همچین از ته دلم میزنی بعدم یک ابروت ومیدی بالا ونگاه عاقل اندر سفیه میکنی!

والا ماکه در حیرت موندیم،ما که شما رو دعوا نمیکنیم فقط به ندرت اونم موقعی که واسه خوابیدن چموشی میکنی ی کوچولو ولوم میبریم بالا،مثلا با صدای رسا میگیم علی بخواب،حالا از کجا یاد گرفتی نمیدونیم،البته خاله نانا بی تقصیر نیست گاهی آموزشت میده :برو مامی بزن، موهاش بکش،گوشی مامان جون وبهت میده میگه پرت کن!

بعضی وقتا هم لاو میترکونی ومیای تند تند ماچمون میکنی!

وقت خوابیدن که حسابی مهربون میشی خودت وگلوله میکنی تو بغلم یک دستتم میندازی رو شونم حسابی بامحبت میشی، اون دقایق و با هیچی عوض نمیکنم.امپراطور قلب من وبابایی.

یکی دیگه از اخلاقای خاصت تو این روزا بدعنقی بعد چرت عصر! 

فوق العاده عصبانی بیدار میشی وطفلی بابا جون تا نیم ساعتی بغلت میگیره ولوست میکنه، نازت میکشه اما اغلب تا وقت خواب بداخلاقی!

چندروزه باباجون واست کتاب تاتی گرفته وشما به شدت علاقه مندی بهش وراه وبیراه میاری تا برات بخونم،از اون نی نی که زیر سبده حموم رفته وبه قول خودت یایا کرده خیلی خوشت میاد.

دلم میخواد همه کارات وبنویسم میدونم زودی میگذره وهمه این روزا خاطره میشه حتی خیلیشون فراموش میشه تواین روزگار شلوغ با دردسرهای مخصوص خودش آدما به سختی روز قبلشون وبخاطر میارن،شما هم زود بزرگ میشی وغبطه این روزا رومیخوری ولی هر وقت بیای ووبلاگت بخوانی دلت پر میشه از شور شوق کودکی و مطمئنا خیلی سبک میشی.

هر وقت اومدی وخوندی وبانظرم موافق بودی یک کامنت بزار

                                      دوست  دارم  خیلی زیاد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

(آبجی ) zohre Gon
3 اسفند 92 15:30
این که باید کلید اسرار داشته باشیم دیگه چیه؟ از کجا باید تهیه کردش؟ تا بتونیم بعضی از اسرار این علی کوچولو ببینیم؟
مامان علی
پاسخ
اوکی عزیزم برات پیامک میکنم