سیدعلیسیدعلی، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 3 روز سن داره
علیعلی، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 3 روز سن داره

ماجراهای فندق ما

گپ هایی به سبک بچم علی

1393/9/22 20:36
نویسنده : مامان علی
991 بازدید
اشتراک گذاری

علی مامان داره به دوسال ونیمگی نزدیک میشه ومن اصلا باور نمیشه اینقدر زود این روزها گذشته باشهمتفکر

شیرین زبونیهای پسرک البته به گمان ما والا که به نظر خودش کاملا طبیعی میحرفه فراوون شده.

گاهی میام بنویسم وکاری پیش میاد وبه کل فراموشم میشه.گاهی میرم فیلم وعکس ازش بگیرم که فوری میگه:

بده خودم خود علی جون عسک بگیره واینجوریاست که از این ایام عکس وفیلم وروزانه نوشت زیادی نداریمگریه

 

اسباب بازیهاش وریخته تو خونه ومیخاد ماشین سواری کنه میگه برو بایشت بیاربزار جویو بخاری ومیز میگم اول وسایلت وجمع کن .میگه من نیتونم.میگم میتونی تو قوی هستی مرد شدی.میگه نه من کوچولویم نیتونم کمک کن .میگم نه پسرم میتونی پاشو. برگشته میگه اصلا تو چیکار داری ها.بعدش با رویت ابروی  بالا رفته من شروع به جمع کردن میکنه ویهو خودش ومیندازه زمین.....ببین آخ شدم من نیتونم تو من وآخ کردی.........گفتم نیتونماجازه

                                      

بقیه شیرین زبونی عسلم و در ادامه مطلب بخونین

 

 

 

 

 

مامان تو گندن دن (گردن بند) داری  من گندن دن ندالم...مامان جان تو  مگه تو دختری....من گوشاره ندارم ...تو پسری عزیزم.....من النگو ندارم....خوب تو اقاپسری.......مامان من پسرم ...من میگم اره خوشکلم شما اقایی عسل پسری...میگه بابا پسره میگم اره میگه پس .......وقتی میگه پس دلم میخاد قورتش بدم....پس بابا چلا النگو داره ها؟به حلقه باباش میگه میگم اون انگشتره مامان جان میگه من سیبیل ندالم پس؟من دخترم......گندن دن بخریم.....گوشاره بخریم.......من گشنگم.. ..من دخترم....زیباوای که دلم میخاد محکم ماچش کنم اما به شدت از اینکارا دوری میکنه وفقط وقتی خودش بخاد میاد توبغلم ومیگه مامان بغلم کنمحبت

                                         **********************

تا یک سر وصدایی میشه هی میگه چی شده ها...صدا چی بود...همساسه بود......کی بود و.......انگار رئیس پلیس محلست....وقتی ازش چند دقیقه دور میشم میرم تو اشپزخونه داد میزنه مامان کجا رفتی...اشوپه رفتی (آشپزخونه).....بعد میاد ومیگه سلام .چه خبر..میگم سلامتی باز میگه چه خبر میگم خبر اینکه علی بزرگ شده اقا شده بعد میگه ها دیگه چه خبر مامان..ومن هی باید گزارش اخبار بدم واسه جیگرمتلفن

                                         ********************** 
اگه بخام بی اجازه وسایلش وبردارم وفقط وفقط نیتم مرتب کردن کمد وخونه باشه نه خوردن اسباب بازیهاش ونه حتی بازی باهشون..داد میزنه ...چلا دست زدی مال منه...مال خودم ...مال علی جونه بزارش دست نزننه

                                          *********************

باباش من وزهرا خانوم صدا میزنه و ایشون هم در تبعیت ازپدر میگه قاسم خانوم قاسم خانوم بیا...یا بابا خانوم .......وای من حال میکنم وقتی باباش دپرس میشه وافسردگی حاد میگیرهزبان

                                         *********************

گاهی وقتی دائم صدام میزنه که بیا بیا مامان کالت دالم.من میگم دستم بنده.....حالا تا میگم کاری کن یا چیزی بدی استینش وتا ارنج میده بالا میگه نیگاه نیگاه دستم بنده.من اذیت نکن.علی جون گناه داره دستش بندهخندهخون اومده!

                                         *********************

وقتی لواشک یا انار ویا بادوم هندی وخویاکی(خوراکی)مورد علاقش ومیخوره خیلی خوشکل زبونش ومیزنه لبش ومیگه هوم خوشبه بوده(خوشمزه)تند تند خودم..همش وخودم...من علی جون خورد بازم بده.....منم میگم تموم شده ومیگه بریم اقا بخریم من دوست دالم خوشبه استه...دست شما مسی نکنه الهی(الهی دستتون درد نکنه)فرشته

                                       *********************

وقتی علی اقا میرهروی کانتر. اومپن(اوپن) ویا صندلی میزاره زیر پاش وبه تمام کابینت وپریز وکمدها سرکشی میکنه ویا روی ماشینش وایمیسته ویا....من میگم علی جونم که این کارهارو نمیکنه مگه نه..علی خیلی اقاست این کاربچه های بی ادبه.

میگه خودم کردم...خودم میرم من .من میکنم چلا خودم کردم ومن میگم دیگه نکن عزیزم باشه خطرناکه خوب..میگه نه دیگه عزیزم بکنم میکنم..میخوام بکنم دیگهاجازه

ولم نمیکنه من توجهم ندارم یا ساعتی گذشته هی میگه من میخام بی تبیت بشم میخام کار زشت بکنم...وقتی میبینه صدام در نمیاد میگه باتویم گفتم میخام بووکووووووونم

                                         ********************

همیشه در هر حال وبازی که باشه گوشهای جیری داره وهمه حرفها رو به حافظش میسپره وبعدها.........

این روزا به شدت به صلوات فرستادن وخواندن سوره توحید علاقه نشون میده ویک چیزایی هم اگه خدا قبول کنه میخونه

                                         *******************

با اتوبوس وماشین پلیس واتش نشانی بازی میکنه وهی میپرسه مامان آشش نشان چنده بعد میگه 125...مامان اگا پلیس چنده...110

تو بازیهای فروشندگی ویا سوار ماشین شدن هم میگه اگا بنزین چنده...اگا سیب چنده..دوتا لباس چنده

 

قیمت اینا چنده؟ نه نه نقدی میدم!ماشین حسابی کو قیمت بزنم؟آقا جان نقدی فول میدم!اگه توبازی باباش بگه پول ندالم لطفا بده این کفش وواسه بچم ببرم اول میده....بعد درپوزیشن به شدت مظلوم نما میره جلو ومیگه تورو خدا توروخدا من خودم کفش ندالم قسم میخورم من کفش ندالم...باور نکنین به جان خودم داره

                                         **********************

یکی ازبازیهای زمستونیش شده زیاد کردن بیش از حد بخاری وبه هیچ عنوان حاضر نیست کم کنیم وبه معنای واقعی جهنم وواسمون مجسم میکنه بعدم میگه مامان زیر عرق شدم......بدبو

یکی دیگه ازتفریحات ناسالمش اینه ماشینش وبااصرار بزنه شارز وباسرعت دنده عقب بره وشارزر وپریز کنده بشن وبفرماد مامان پیچوکییییییییییییییی میخام من اگا تعمیر کارم.

                                         *********************

هر مدل که خوابش وتغییر میدم وساعت 4 یاحتی 3.30 میخابونمش تا خود 9 شب لالا ست وبازور بیدارش میکنم تو حالت خواب میگه نکن دیگه من گناهم میخوام بخوابم....من خستم میخام استییاحت(استراحت) کنم..من وکار نگیر وباز از من و .باباش اصرار واز اون انکار...من واذیت نکن.... بعد 12 شب میشه 1 میشه هنوز لالا نداره وماهم اجازه نداریم...نهایتا 1 میخابه کله سحر 6 که این روزا شده 5 بیداره

وهی میگه مامان پاشو خوشید خانوم یوشن شد...چایو و  کویوچه بده من...گوشی بده من و....واصلا نمیزاره بخوابم خوب من حریفشم و تا 8 باتمام غرو لنداش میخابم ....اما عجیب دراذیتیم با این الگو خوابشگریه

                                             *********************

از 8 اذرتا 14 باباش ماموریت ودوره اموزشی بود  وما خونه مادر جونش تلپ....امسال خواهرم سال سوم دبیرستان وبه جد واسه کنکو میجنگه ولی طفلکی یک هفته تموم از دست علی کچل شد تا 2.30 که مدرسه بود وقتی میومد هلاک خواب بود ولی علی نمیزاشت .بیچاره میرفت تو کمد دیواری میخوابید....سه تا اتاق دارن ولی همه باید درخدمت اقا باشن ..وشبها هم تا 1 نیمه شب درحال اذیت بیچاره..تازه باید 5 صبح هم بیدار میشد واسه تکالیفش .ناهید جون خیلی علی رو دوست داره وعلی هم خوب این ومیفهمه وحسابی ......

چند بارهم صورت مامانم وناخون کشید بعدش میگفت مادر جون چی شده برو دتر امپول بزن دارو بخور..مامانم میگفت به درخت خورده....میگفت نه من کردم من علی جون کرده

وقتی باباش اومد گفت من ناهید دوست ندالم ناهید فقط  مدرسه بود بریم خونمونهیپنوتیزم

اینم دستمزدش

 


 

  پی نوشت:خوب به استحضار میرساند پسرک یک فحش خیلی تاقسمتی زشت یاد گرفته. گفته باشم حاج خانما و بیماران قلبی نخونن،به جآن خودم ما خانواده مبادی آدابی هستیم البته به جز من!

خوب اون فحش رکیک "حق" بله "حق"

دراو ج عصبانیت یا خستگی مارومخاطب میکنه میگه حق حق!!!!البته ما ید بلندی!!!!!در ابداع فحش وترانه داریم

دخی خالم ساناز مدتها فحشش آدم بود وبه شدت وقاطعانه میگفت ای آدم آددددددمممممم انگار میگفت بوووووق

ناهید جون هم یک فحش کاملا ابلهانه داشت!I love you bijan!!!!!!!هرچقدر میگفتیم بابا بیزن بیخیال شو خیلی جدی همین جمله رو. تکرار میکرد

وخودم! یک نمونه میگم مثلا من یک شعر داشتم!گفته بودی که میای خونه ما پس چرا نیومدی خونه ما!

 یک درصد به ذهنت خطور نکنه من عاشق شدم. ویا پی شووووور که مدیونی

خوب بازم هست اما میترسم هم اشکتون دربیاد!وهم بگین وووی اینا دیگه کین!

پسندها (9)

نظرات (38)

مامان فهیمه
23 آذر 93 0:24
عزیزم قربون این شیرین زبونیهات کی باشه علی ما انقدر بلبل زبونی کنه.(البته ناگفته نماند این روزا داره تمام سعی خودشو میکنه و موفقم بوده تو این امر ). چه خوبه که علی جون همه کارای خوب و بدشم بر عهده میگیره.آفرین قوربان بشم. بازیت با ماشین شارژی هم خیلی باحاله . از خوراکی هایی که میخوری معلومه که ترشی و شوری علاقه مندی شدیدا.دقیقا برعکس علی منی،اون ذائقش فقط شیرینی میطلبه البته شوری هم دوس داره کیه که دوست نداشته باشه.و خدا رو شکر نوشابه نمیخوره چون به نظرش ترش میاد،الحمدالله یه فرق گنده ی دیگه هم که با علی من داری اینه که اون شدیدا احساساتی و من و باباش نگران از این موضوع.آخه تو این دوره زمونه.... تند تند میاد و میگه بمل (بغل)بوس میکنه لب لپ پیشونی چونه ،اینایی که خودش میگه و میگه مامان دوست دانم.اصلا یه جوری میگه که آدم ضعف میکنه این اتفاق در مورد همه صدق میکنه واسش مخصوصا من و باباش. و در آخر هم پناه بردن خاله ناهید بیچاره به کمد دیواری
مریم مامان دونه برفی
23 آذر 93 10:13
سلام عزیزم خوبی خوشی ...ماشاءا.. به این علی آقای شیطونک شیطون بلا و اون فحش آبدار بامزه اش.
مریم مامان دونه برفی
23 آذر 93 10:14
ای جان بچه مونده که دختره یا پسر اگه پسره چرا ریش نداره .اگه دختره چرا النگو نداره ..قربونش برم.
مامان مهراد
23 آذر 93 10:16
ای جونم. قربونش برم من. یعنی دقیقا می تونم روزانه هاتون توی خونه و بدو بدو ها و شیطنت های علی رو تصور کنم. ----------------------- این خود مختاری در گرفتن عکس قصه خونه ما هم هست. یعنی 30 ثانیه هم وانمیسته که یه عکس درست و حسابی ازش بگیرم. ----------------------- امان از این تنبلی که تو ژن جنس مذکره..... ----------------------- ای جونم یعنی با هر ترفندی شده می خواد به خواستش برسه حتی شده بشه دختر یا بشه بچه بی ادب.... این یعنی آخر تلاش ---------------------- اوه اوه چه بازی هایی احتمالا برای تولد سه سالگی باید یه ماشین دیگه بخرین. ---------------------- ساعت خواب علی جون هم که افتضاحه.... زهرا جون دلم برات کباب شد. --------------------- کلا مهراد هم خیلی آدم فروشه وقتی باباش رو ببینه همه رو میفروشه .
مامان مهری
23 آذر 93 10:17
یه عالمه بوسبرای علی جون دسته گلم
مامان مهراد
23 آذر 93 10:19
چه فحش رکیکی....!!!!!!!!!!!!!!! ای خواهر مهراد هم یه حرف زشت یاد گرفته بود ولی کم کم از سرش افتاده و الان دیگه زیاد نمیگه...
مامان مهری
23 آذر 93 10:20
قربون خلاقیت ژنتیکی تون برم من.
مریم مامان آیدین
23 آذر 93 12:41
یعنی من هلااااااااااااک فحش هاتونم اینا چی بودن عایا؟؟؟فحش های مودبانه و ادیبانه خدایا یعنی پریز رو از جاش درمیاره؟؟؟ تروخدا همش اون اطراف باشی هااااا قربونش خوب براش جالب اومده دیگه و الگوی خوابش الهی پس کی تو میخوابی دوستم.....ساعت 1 شب مبخوابه و باز 5 و 6 بیداره؟؟؟ بعد تو اون دو ساعت که 8 بشه چطور میتونی تو تخت کنترلش کنی
مریم مامان آیدین
23 آذر 93 12:54
سلام زهرا جووون اولش انقدر رفتم تو کار فحش های ادیبانه تون یادم رفت سلام کنم قربون پسری قشنگمون که خودش هم میگه من گشنگم و پس دخترم و باید النگو و گردن بند بندازه خوووب انقدر از این باهوش بودن بچه ها خوشم میاد که یک ساعت بدو بدو کنن خسته نمیشن اما دو تا اسباب بازی جمع کنن خسته ان و اوخ شدن و ما باعثش بودیم قاسم خانوووم!!!! الان بابای علی جون خوبه؟؟؟؟دپرس مال یه دقیقه این کلمه ست
مریم مامان آیدین
23 آذر 93 13:00
زهرا جونم علی شیرین زبونم رو خییلی ببوس الهی خونتون با شیرین زبونی ها و شیرین کاری های علی جون همیشه پر از صدای خنده و شادی باشه و فضاش پر از محبت و عشق سلامت باشین و شاد عزیزم
Reza
23 آذر 93 13:26
سلام. خیلی قشنگ نوشته بودی، البته از شیرین زبونیهای علی جون، یه چشمه هاییش رو دیده بودم ولی مثله اینکه خیلی ترقی کرده. اون فحشت با زبان محلی تاثیر گذاری بیشتری داشت.
الهام مامان علیرضا
23 آذر 93 13:57
ای علی ناقلا خوب بلدی خودت و بندازی و تقصیر و بندازی گردن مامان خب گردن بند و گوشواره و النگو نداره زهرا جون، براش بخر یه سبیل هم با ماژیک براش بکش دلش خوشباشه دیگه! مرد مرد میگی الکی که نیست، مرده و سبیلش
الهام مامان علیرضا
23 آذر 93 14:05
پسرمون دقیقه میخواد ببینه کیه؟ علیرضا هم همین طوره ولی نه به شدت رئیس پلیسی علی جون لطفا به وسایل پسرمون دست نزن زهرا جون قاسم خانم دستِ بندت من و کشته علی جون لطفا تو کار علی آقا دخالت نکنید زهرا جاندوست داره بره بالا ومنبر نشین باشه
الهام مامان علیرضا
23 آذر 93 14:09
زهرا جون اینقدر به این بچه گیر نده بذار بازی و خرابکاری کنه! بذار قیمت بنزین و دو تا پیراهن و بدونه چه شیوۀ خوبی بد نیست منم گاهی برم تو کمد دیواری بخوابم چرا آدم و مدیون می کنی زهرا جون
مامان راحله
23 آذر 93 19:35
ماشالله پسر شیطون و شیرین زبون ..
مامان ریحانه
25 آذر 93 10:29
عزیزم متن زیبا و قشنگت و خوندم و بی نهایت لذت بردم خانمی ماشالله پسر شیرین زبون و نازی داری عزیزم خوشحال میشم به وب وروجک ما هم سر بزنی
مامان ریحانه
26 آذر 93 18:15
ممنونم عزیزم از لطفت با اجازتون لینکتون کردم
عفت
27 آذر 93 20:32
خواهش بیاین غذا هامون رو ببینین
مریم مامان آیدین
29 آذر 93 20:03
مگر می شود زندگی مرا به هم ریخته آفریده باشد، خدای دانه های انار... یلدا مبارک
مامانِ عسل
2 دی 93 13:29
عزیزم خصوصی را چک کن
مامان زکریا
2 دی 93 13:42
سلام این ایام عزا رو بهتون تسلیت میگم و خوشحالم که با وبتون آشنا شدم
مامان سهند و سپهر
2 دی 93 23:39
رسید؟
مامان فهیمه
5 دی 93 1:19
امیدوارم که خصوصی رسیده باشه آخه کلی تایپ کردم
مامان فهیمه
6 دی 93 0:47
خصوصی عزیزم دوباره.
مامان راحله
7 دی 93 19:50
_____________¶¶¶__________¶¶¶ ____________¶¶¶¶¶________¶¶¶¶¶ ____________¶¶¶¶¶_______¶¶¶¶¶¶¶ ____________¶¶¶¶¶_______¶¶¶¶¶¶¶__________¶¶¶ _____________¶¶¶________¶¶¶¶¶¶¶_________¶¶¶¶¶ _________________________¶¶¶¶¶__________¶¶¶¶¶ __________________________¶¶¶___________¶¶¶¶¶ _________________________________________¶¶¶ _____¶¶¶ ____¶¶¶¶¶_________________¶¶¶¶ ___¶¶¶¶¶¶¶________________¶¶¶¶¶¶¶ ___¶¶¶¶¶¶¶________________¶¶¶¶¶¶¶¶ ___¶¶¶¶¶¶¶________________¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ____¶¶¶¶¶____¶¶¶_________¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ _____¶¶¶____¶¶¶¶¶______¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ____________¶¶¶¶¶__¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶__¶¶¶ ____________¶¶¶¶¶__¶¶_____¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶_¶¶¶¶¶ _____________¶¶¶_¶¶__________¶¶¶¶¶¶¶¶_¶¶¶¶¶ ________________¶__¶¶__________¶¶¶¶¶¶_¶¶¶¶¶ _______________¶___¶¶¶__________¶¶¶¶¶__¶¶¶ ______________¶____¶¶¶¶__________¶¶¶¶¶ ______________¶____¶¶¶¶¶_____¶____¶¶¶¶ ___¶¶¶_______¶_____¶¶¶¶¶¶___¶¶¶____¶¶____¶¶¶ __¶¶¶¶¶______¶_____¶¶¶¶¶¶___¶_¶_____¶___¶¶¶¶¶ __¶¶¶¶¶_____¶_______¶¶¶¶¶___¶¶¶_____¶__¶¶¶¶¶¶¶ __¶¶¶¶¶_____¶________¶¶¶____________¶__¶¶¶¶¶¶¶ ___¶¶¶______¶_______________________¶__¶¶¶¶¶¶¶ ____________¶___¶¶__________________¶___¶¶¶¶¶ ____________¶_____¶¶________________¶____¶¶¶ ____________¶_______¶¶¶¶¶¶__________¶ _____________¶_____________________¶ _____________¶_____________________¶ _________¶¶___¶___________________¶___¶¶ ______¶¶¶__¶__¶___________________¶__¶__¶¶¶ _____¶_____¶___¶_________________¶___¶_____¶ _____¶______¶___¶_______________¶___¶______¶ _____¶_______¶¶¶¶¶¶___________¶¶¶_¶¶_______¶ ______¶________¶___¶¶_______¶¶¶_¶¶________¶ _______¶_______¶___¶_¶¶¶¶¶¶¶__¶_¶________¶ ________¶______¶____¶________¶¶_¶_______¶ _________¶¶____¶_____¶¶_____¶__¶¶_____¶¶ ___________¶____¶______¶¶¶¶¶¶___¶____¶ ____________¶____¶__________¶___¶¶__¶ ___________¶______¶¶________¶___¶_¶__¶____¶¶¶ __¶¶¶______¶________¶¶¶¶¶¶¶¶¶___¶__¶_¶___¶¶¶¶¶ _¶¶¶¶¶____¶_________________¶¶¶¶¶___¶_¶__¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶___¶_________________¶________¶¶__¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶___¶_________________¶________¶¶___¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶___¶_________________¶_______¶_¶ _¶¶¶¶¶____¶_________________¶______¶__¶ __¶¶¶_____¶_________________¶_____¶¶__¶ __________¶______¶¶¶________¶_____¶___¶ ___________¶____¶¶¶¶¶_______¶_____¶___¶ ___________¶____¶¶¶¶¶_______¶_____¶__¶ ____________¶___¶¶¶¶¶________¶¶¶¶¶___¶ ____________¶____¶¶¶________________¶ _____________¶_____________________¶ ______________¶___________________¶ _______________¶_________________¶ ________________¶¶_____________¶¶ __________________¶¶¶_______¶¶¶ _____________________¶¶¶¶¶¶¶
مامان فهیمه
8 دی 93 15:41
زهرا جون نمیدونم خصوصی به دستت رسید یا نهکجایی خانمی نیستی؟
مامان باران
13 دی 93 0:07
سلام.بازآمدم چه نوشته های قشنگی و چه مامانی خوش ذوقی....آپ شدیم....
مریم مامان دونه برفی
23 دی 93 11:13
سلام ننه علی جان خوبی کجایی گلم دلمو ن تنگ شده براتون
مریم مامان آیدین
28 دی 93 18:17
زهرا جونم دوست خوبم من دیگه دارم واقعا نگرانت میشم خواهش میکنم حداقل جواب یکی از کامنت هارو بده که حال خودت و علی و خانواده خوبه و فقط حوصله اینجا رو نداری.... زود بیا دوستم
مامان مهراد
30 دی 93 20:48
سلام زهرا جون ... نمیتونم رمز رو وارد کنم.... به به خانوم خانوم ها.... خوبیید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان ریحانه
2 بهمن 93 19:31
عزیزم ممنون که اومدی اومدم برای پست جدیدتون نظر بدم دیدم رمز داره اگه دوست داشتید به منم رمز و بگید ممنون دوست عزیز
مامان راحله
4 بهمن 93 22:49
—–-—▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒ —–-▒███████████▒ —▒████▒▒▒▒▒▒▒███▒ -▒████▒▒▒▒▒▒▒▒▒███▒……………….▒▒▒▒▒▒ -▒███▒▒▒▒▒███▒▒▒███▒…………..▒██████▒ -▒███▒▒▒▒██████▒▒███▒……….▒██▒▒▒▒██▒ —▒███▒▒▒███████▒▒██▒…….▒███▒▒█▒▒██▒ —–▒███▒▒████████▒██▒…▒███▒▒███▒▒██▒ ——–▒██▒▒██████████▒▒███▒▒████▒▒██▒ ———▒██▒▒██████████████▒████▒▒██▒ ———-▒██▒▒█████████████████▒▒██▒ ————▒██▒▒██████████████▒▒██▒ ————–▒██▒▒████████████▒▒██▒ —————-▒██▒▒██████████▒▒██▒ —————–▒██▒▒████████▒▒██▒ ——————-▒██▒▒██████▒▒██▒ ———————▒██▒▒████▒▒██▒ ———————-▒██▒▒███▒▒█▒ ————————▒██▒▒█▒▒█▒ ————————-▒██▒▒▒█▒ —————————▒██▒█▒ —————————♥♥♥♥♥♥ —————————-♥♥♥♥♥ ——————————♥♥♥ —————————-—♥♥ ———————————♥
پریسا
8 بهمن 93 11:24
خدا نی نی شما روهم حفظ کنه ان شاالله به ما هم سر بزنید
مامان راحله
18 بهمن 93 12:19
$$$_______________________________$$$$$ __$$$$$$$*_____________________,,$$$$$$$$* ___$$$$$$$$$$,,_______________,,$$$$$$$$$$* ____$$$$$$$$$$$$___ ._____.___$$$$$$$$$$$$ ____$$$$$$$$$$$$$,_'.____.'_,,$$$$$$$$$$$$$ ____$$$$$$$$$$$$$$,, '.__,'_$$$$$$$$$$$$$$$ ____$$$$$$$$$$$$$$$$.@:.$$$$$$$$$$$$$$$$ ______***$$$$$$$$$$$@@$$$$$$$$$$$**** __________,,,__*$$$$$$@.$$$$$$,,,,,, _____,,$$$$$$$$$$$$$* @ *$$$$$$$$$$$$,,, ____*$$$$$$$$$$$$$*_@@_*$$$$$$$$$$$$$ ___,,*$$$$$$$$$$$$$__.@.__*$$$$$$$$$$$$$,, _,,*___*$$$$$$$$$$$___*___*$$$$$$$$$$*__ *',, *____,,*$$$$$$$$$$_________$$$$$$$$$$*,,____* ______,;$*$,$$**'____________**'$$***,, ____,;'*___'_.*__________________*___ '*,, ,,,,.;*____________---____________ _ ____ '**,,,,
آیسان
24 بهمن 93 20:34
_________________.-'.....&.....'-. ________________\.................../ _______________:.....o.....o........; ______________(.........(_............) _______________:.....................: ________________/......__........\ _________________`-._____.-'شاد باشی مهربون ___________________\`"""`'/ __________________\......,...../ _________________\_|\/\/\/..__/ ________________(___|\/\/\//.___) __________________|_______|آرزومند آرزوهــــای قشنگت ___________________)_ |_ (__ ________________(_____|_____) ............ *•~-.¸,.-~* یه عروسک هدیه ترانه به علی نازم*•~-.¸,.-~*...........
مامان راحله
30 بهمن 93 15:16
________________¶¶¶¶¶_________¶¶¶¶¶ _______________¶4_4_4¶¶_____¶¶4_4_4¶ ______________¶4_4_4_4_¶___¶_4_4_4_4¶ ______________¶_4_4_4_4_¶_¶_4_4_4_4_¶ _______¶¶¶¶___¶4_4_4_4_4_¶_4_4_4_4_4¶____¶¶¶ _____¶¶4_4¶¶¶__¶4_4_4_4_4_4_4_4_4_4¶__¶¶¶4_4¶¶ _____¶4_4_4_4¶¶4_4_4_4_4_4_4_4_4_4_4¶¶4_4_4_4_¶ _____¶_4_4_4__4_4_4_4_4_4_4_4_4_4_4_4__4_4_4_¶ ______¶_4_4_44_4_4_4_4_4_4_4_4_4_4_4_44_4_4_¶¶ _______¶¶4_4__4_4_4_4_4_4_4_4_4_4_4_4__4_4_¶ _________¶¶_44_4_4_4_4¶¶¶¶¶¶¶4_4_4_4_44_4¶¶ _____¶¶¶¶4_4__4_4_4_¶¶0000000¶¶_4_4_4__4¶ _¶¶¶¶_4_4_4_44_4_4_¶00000000000¶_4_4_44_4¶¶¶¶¶ ¶4_4_4_4_4_4__4_4_¶0000000000000¶_4_4__4_4_4_4¶¶¶ ¶_4_4_4_4_4_44_4_4¶0000000000000¶4_4_44_4_4_4_4_4¶ _¶¶4_4_4_4_4__4_4_¶0000000000000¶_4_4__4_4_4_4_4_¶ ___¶¶¶¶¶¶_4_44_4_4_¶00000000000¶_4_4_44_4_4_4_4¶¶ _________¶_4__4_4_4_¶¶0000000¶¶_4_4_4__4_¶¶¶¶¶¶ ________¶_4_44_4_4_4_4¶¶¶¶¶¶¶4_4_4_4_44_¶ ______¶¶_4_4__4_4_4_4_4_4_4_4_4_4_4_4__4_¶¶ _____¶4_4_4_44_4_4_4_4_4_4_4_4_4_4_4_44_4_4¶ ____¶4_4_4_4__4_4_4_4_4_4_4_4_4_4_4_4__4_4_4¶ ____¶_4_4_4_¶4_4_4_4_4_4_4_4_4_4_4_4_44_4_4_¶ ____¶4_4_4_¶__4_4_4_4_4_4_4_4_4_4_4¶¶¶_4_4_4¶ _____¶¶¶¶¶¶__4_4_4_4_4_4¶4_4_4_4_4_¶__¶¶¶¶¶¶ ______________4_4_4_4_4¶$¶4_4_4_4_4¶ _____________¶_4_4_4_4¶$$$¶4_4_4_4_¶ _____________¶4_4_4_¶¶_$$$_¶¶_4_4_¶ ______________¶¶¶¶¶¶___$$$___¶¶¶¶¶ _______________________$$$ _______________________$$$ _______________________$$$ _______________________$$$ _¶¶¶¶¶_________________$$$________________¶¶¶¶¶¶ ¶77777¶¶¶¶_____________$$$_____________¶¶¶777777¶ ¶777777777¶¶___________$$$___________¶¶777777777¶ ¶77777777777¶¶_________$$$_________¶¶77777777777¶ _¶777777777777¶¶_______$$$_______¶¶77777777777¶¶ __¶¶777777777777¶¶_____$$$_____¶¶777777777777¶ ____¶7777777777777¶¶___$$$___¶¶7777777777777¶ _____¶¶7777777777777¶__$$$_¶¶7777777777777¶¶ _______¶¶777777777777¶¶$$$¶7777777777777¶¶ _________¶¶¶7777777777¶¶¶¶¶777777777777¶ ____________¶7777777777777777777777777¶ _____________¶¶¶777777777777777777¶¶¶¶ ________________¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶